انرژی

گاهی وقت ها ادما ب ی نوع روزمرگی دچار میشن ک اصلا خودشونم متوجه این موضوع نمیشن، این ادما مربوط به قشر خاصی یا جنس خاصی نیستنو همه جا پیدا میشن،واقعا چطور میشه ک این اتفاق می افته،نمیخوام حرفای کلیشه ای بزنمو بگم مگه ما چند بار زندگی میکنیم تا لحظه های زندگیمونو زندگی نکنیم اما این ماشینی شدنمون این بی تفاوتی به کارهایی ک انجام میدیم و اتفاقات دوربرمون ب نظرم اصلا خوب نیست،نمیگم خودم اینجوری نیستم اتفاقا همین الان فهمیدم ی موقه هایی خودمم مثل بقیه بدون درک ی کارهایی رو میکنم.

ی جایی نوشته بود علت همه مشکلا منم تو دنبال راه چاره باش،علتش خیلی چیزا میتونه باشه از گرفتاری و مشغله های روحی و عاطفی تا نبود انگیزه و تحلیل انرژی ولی هرچی در مورد راه حل این اپیدمی گشتم ب جایی نرسیدم،فکر کردم اگر بخوام من نوعی برای هر کاری ک در طول روز انجام میدم با حضور ذهن و دقت و عشق باشه قطعا وسواس میگیرم ک تا حدودی همین الان دارمش مگرررر ادم به یک منبع بزرگ انرژی وصل باشه ک هیچ وقت کم نیاره،شاید این منبع رو توی خانواده پیدا کنیم

عشق...